پيام
+
[تلگرام]
ز درد ها چه نويسم؟...، قلم زمين گير است
همان قلم که عصاي يک عاشق پير است...
هزار شعر پر از نم ،هزار حس لطيف
سرش به زير جفاها و اخم شمشمير است
_بيا مرا به دو بوسه، به ناز دعوت کن_
کليشه هاي خيالم چقدر دلگير است
تپش تپش تو مرا تا به مرگ آوردي
ز ديده ها دل من بد دچار تأثير است
به رويِ خاکِ غريبي فتاده ام ،بنگر..
بَم از نگاه عجيبت زمينه اش زير است
مقصرم که دلم را به دست غم دادم
بزن مرا و بکش گرچه اندکي دير است...
زمزمه نسيم
98/6/14