سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آغوش خیال

می‌بوسمت‌ از پشت گوشی با لبانی سرد

می‌بوسمت سر میروم از بی کسی ،از درد

در خاطرات کوچه خواهند ماند مدت‌ها

دیوانه‌ای آشفته‌ای، یک شاعر ولگرد

آواره‌ی پس کوچه های شهر با هق هق

گاهی صدایت میکنم، لعنت به تو برگرد

کابوس دنیا مرا دور از تو پر کرده

این روزهای میترسم از مرد نامرد

گم میشوم هرشب در آغوش خیال و بعد...

شب گریه  وخواب آور وبی خوابی و سردرد

می‌بوسمت از دور با لبانی سردآ