سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیوانه عاشق

دیوانه‌ام !یا شایدم عاشق!

که از فاصله ها رنج میبرم!

زخم میخورم....

اما باز هم در انتظار تو نشسته‌ام

تو در تشویق انتظارهای من...

چقدر زیبا شده‌ای...


عشق نوشت

چه عاشقانه‌ای برایتان بنویسم که دلتان برایم بلرزد؟

وقتی نه دستانش را گرفته‌ام،و نه در آغوشش کشیده‌ام

و نه حتی او را بوسیده‌ام ، من فقد از دور او را از خویش گریسته ام

عشق میان ما معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود،به احترامش بایستید


زن نوشت

اگر اهل مطالعه نیستین

از زن‌ها دوری کنید!

باید خواندن بلد باشی 

چون هرکدوم کتابی با سبکی متفاوتند،

بیشتر درام !

زن را باید بخوانی


اجبار نوشت

تصور کن زنی در تخت،

در رویای کسی و زیر کَس دیگری،

غرق در خون و اشک به اجبار می‌خوابد،

تصور نکن!

چون نمیتوانی تصورش را هم بکنی

چون جنایتی دراماتیک روی می‌دهد

به مریمی تجاوز می‌شود!

نفرتی یائسه و روحی عقیم می‌شود

 


دچار عشق

در من کوچه‌ای است 

که با تو در آن نگشتم

سفری است که با تو هنوز نرفته‌ام 

روزها و  شب‌هایی است که باتو هنوز سرنکرده‌ام

و عاشقانه‌های که با تو هنوز نگفته‌ام

 


عاشق نوشت

دلم میخواهد ماه من و تو همیشه پشت ابر بماند!

و هیچکس از عشق ما باخبر نشود ...

آدم‌ها حسودن....

زمانه بخیل است،و دنیا عاشق کُش است...!